جدول جو
جدول جو

معنی یونس عبدی - جستجوی لغت در جدول جو

یونس عبدی(نُ)
ابن عبید بن دینار عبدی بصری، مکنی به ابوعبدالله یا ابوعبید. از حافظان حدیث و از ثقات و خود از یاران حسن بصری و از مردم بصره بود. ذهبی او را یکی از اعلام الهدی وصف کرده است. و بزرگان آل عباس جنازه او را بر گردن خود حمل کردند. او در حدود 200 حدیث دارد و به سال 139 هجری قمری درگذشت.. مؤلف صفهالصفوه می نویسد: وی از محدثان بود و سخنانی پندآمیز ازاو نقل کرده اند، از جمله در هنگام مرگ به دو پای خود نگریست و گریست. سبب گریه را از وی پرسیدند. گفت من پاهای خود را در راه خدا برنداشتم. حسان از قول سعید بن عامر گوید: یونس گفت: ’میزان پرهیزکاری و تقوای مرد را در هنگام سخن گفتن از کلام او درک می کنم’. یونس به قول انس بن مالک استناد می جست و حدیث های بسیاری از حسن و ابن سیرین و عطاء و عکرمه و جز آن روایت کرد و به سال 139 هجری قمری و به روایتی به سال 134 ه. ق. درگذشت. (از صفهالصفوه ج 3 صص 222-228). و رجوع به عقدالفرید فهرست ج 3 و عیون الاخبار فهرست ج 2 و 3 و تاریخ الخلفاء ص 180 و البیان و التبیین فهرست ج 3 شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ هََ)
ابن یونس عبدی. محدث است و از ابراهیم شکستانی روایت دارد. محدث در اصطلاح اسلامی به فردی گفته می شود که با استفاده از علم حدیث، روایات پیامبر اسلام (ص) را جمع آوری و بررسی کرده و پس از تحلیل دقیق اسناد و متن ها، روایات صحیح را به دیگران منتقل می کند. در حقیقت، این فرد به عنوان یک نگهبان علمی، سنت نبوی را به دقت ثبت و حفظ کرده است تا از تحریف و تغییر آن جلوگیری شود.
لغت نامه دهخدا